روزگار نو

روزگار نو

گر زخیال چهره ات عکس فتد به جام می مستی چشم مست تو مست کند پیاله را
روزگار نو

روزگار نو

گر زخیال چهره ات عکس فتد به جام می مستی چشم مست تو مست کند پیاله را

استاد، نمره بده وگرنه...

دیروز اولین کلاس این ترمم برگزار شد. بماند که از همون ابتدا کلی قرارمدار با دانشجوها گذاشتم و میدونم خیلیاشون همون دیروز همشو فراموش کردند، در تایم استراحت بین دوتا کلاس یکی از دانشجوها که سن و سالش بیشتر از بقیه بود اومد پیشم و گفت که من رییس اداره فلان (یکی از شهرهای استان تهران) هستم و قبضهای ...را ما صادر میکنیم و پس تا آخر ترم با هم خیلی کار داریم.

یعنی این همه سخن رانی کردم که درسشونو با توجه به سنگین بودنش خوب بخونند و با کلاس پیش بروند و هر جلسه کوییز و هر کوییز هم بخشی از نمره میانترمه و اینا، پرپر شد. یعنی این آقا از الان رفته توی فاز گروکشی که تو به من نمره بده وگرنه چنان قبضی برات صادر کنم که حالت جا بیاد، یا تو به من نمره بده، قبضو اصلا پرداخت نکن. (بجز این موضوع چیز دیگه ای نمیتونم از حرفش برداشت کنم)

دلم خیلی می سوزد. کاش می دانستند که این عمرشان است که از دست میدهند و با هیچ قیمتی نمیتوانند برش گردانند. که در ازای این عمر گرانقیمت، چه به دست می آورند...دلم میسوزد وقتی می بینم به هزار امید و آرزو و فکر و خیال رسیدن به بهترین جاها به دانشگاه میان و به همه چیز فکر میکنند و همه کار می کنند بجز درس خواندن، بجز یادگرفتن چیزی که بخاطرش آمده اند....کاش میدانستند که روزگار همیشه با آنها مهربان نخواهند ماند، کاش میدانستند که همیشه 20 ساله یا 23 ساله یا 25 ساله نخواهند ماند، سالها که بگذرد، زندگی تازیانه های خودش را بر تنشان می نوازد و آنگاه فقط حسرت برایشان می ماند...کاش بدانند و بخواهند که بدانند. کاش...


نظرات 7 + ارسال نظر
فرناز چهارشنبه 7 مهر 1395 ساعت 14:07

سلام امیدوارم سال تحصیلی جدید پر از دانشجوهای پر انرژی و کوشاباشه...ای کاش دانشجوها بدونن گاهی جدی بودن استادها بزرگترین لطف در حقشونه...

سلام
ممنونم
بله واقعا کاش بدونند....

ترانه سه‌شنبه 6 مهر 1395 ساعت 18:19 http://khayati2.blogsky.com/

الان دیگه مخالف نیستم
حقیقتش وقتی توضیح دادین که معیار سنجشتون فقط اون کوییز ها نیست
و حتی معیار سنجشتون میانترمم نیست
و پایان ترمم در نظر میگیرین
و خلاصه اینکه کلب برا نمره دادن انعطاف به خرج میدین که در نهایت به نفع دانشجوها بشه
کلی خجل گشتم
و الان به نظرم از اون استاد هندی ها هستین که مهربونن
خب پس خوشبحاله دانشجوها
یکی از آشناهامون استاد بود میگفت که به ما میگن فقط دانشجوها رو بندازین فکر کردم شما اینطوری هستین خب
اعراف میکنم
یک پیش داوری داشتم اما قصد تخریب و اینا نداشتم
الان که فهمیدم انقد به فکر دانشجوها هستید نگران عمر و دهه 20 زندگیشون هستید
دلم خواست بگم من که دیگه دانشگاه نمیرم
اما لطفا برام دعاااااا کنید توی رشته ی هنر که عاشقشم
و سخت دارم براش زحمت میکشم و انقد دوستش داشتم که از درسم انصراف دادم موفق شم
ممنون
من اهل وب گردی و وب خوانی هستم
میام میخونمتون
بیشترم اهل وب خوانی در زمینه خاطره ها و روزنوشت ها هستم
شاید خاموش اومدم و رفتم

براتون دعا میکنم
در هر کاری(چه درس خواندن چه یادگیری هنر) اگر سختکوش باشید موفق می شوید
ضمنا خاموش نباشید، مثل این بار، روش روشن باشید

ترانه سه‌شنبه 6 مهر 1395 ساعت 17:43 http://khayati2.blogsky.com/

"الان نوشته هاتونو خوندم حرصم گرفت چرا دانشجوها رو اذیت میکنید "

از تهه دل میگم اینکه گفتم حرصم گرفت و چرا اذیت میکنید
جنبه طنز داشت

اما بازم از تهه دلم میگم من مطمئنم شما وجدان کاری دارید
خب حقیقتش من نمیدونستم یک هفته در میون تشکیل میشه
الان به نظرم قضیه عادلانه تره
معذرت

خواهش میکنم
شما انسانی دوست داشتنی هستید، حتی اگر مخالف من باشید (البته گویا نیستید دیگه). ممنون از اینکه اینجا می آیید.
ممنون که باعث شدید کمی بیشتر فکر کنم

ترانه سه‌شنبه 6 مهر 1395 ساعت 17:36 http://khayati2.blogsky.com/

بینید! اینکه دیده ی افکارتون رو ببندید و تصورات ذهنی خودتونو بنویسید کار سختی نیست، اما کار درستی هم نیست.

من دیده افکارمو نبستم من تصورات ذهنیمو ننوشتم
اما معتقدم سخت گیر هستید چون اینکه هر روز کوییز باشه واقعا سختگیری هستش
خب امتحان میان ترمو برا چی گذاشتن برا این گذاشتن در یک روز معین دانسته ها سنجیده بشه و کسی هم غیبت نکنه
اما اینکه هر روز کویز گرفته بشه حق آدم ضایع میشه شاید دانشجو چند روز غیبت کنه اون موقع از نمره میان ترمش کم میشه
اما اگر میان ترم یک زمان معین داشته باشه همه حساب کتاب میکنن که سر جلسه حاضر باشن
برا همین گفتم سخت گیرین؟
آیا اشتباه میکنم؟؟؟؟

دوست عزیز،
من میگم هرجلسه کوییز میگیرم، میگم که نمره داره هر کدومش، اما عملا فقط نمره میانترمو درنظر میگیرم، اگر کوییزاشون خوب بود ولی میانترمشون خوب نبود کوییزاشونو درنظر میگیرم، اگر هیچکدوم خوب نبود اما پایانترمشون خوب بود فقط همونو درنظر میگیرم. اینا رو که به همه سر کلاس توضیح نمیدم.لااقل اول ترم توضیح نمیدم...
موقع امتحاناتشون بهشون اینها رو میگم که خیالشون کمی راحت تر بشه، استرسشون کمی کمتر بشه و اگه کسی مشکل داشته فکر نکنه که دیگه فرصتی نداره.
اگه یک هفته در میان کوییز باشه سخت گیری نیستش. اگه هرروز هم باشه سخت گیری نیستش. شما اگه به فکر دانشجوهاتون بودید و دوست داشتید که همشون نتیجه بگیرند اینطوری نمیگفتید.
ضمنا من با دانشجوهام رابطه ی خوبی دارم و فکر میکنم بعد از چند جلسه که از کلاسها گذشت، خودشون بخاطر فضای کلاس و نه از روی ترس درس میخونند. ضمنا در نظرسنجی ها که آخر ترم از همه میگیرم (بدون ذکر نام) اغلب بابت این روش (یا توجه به سنگین بودن اون درس خاص) راضی بوده اند.
اگه اینها سخت گیری محسوب میشه، بله من سخت گیرم.

ترانه سه‌شنبه 6 مهر 1395 ساعت 17:26 http://khayati2.blogsky.com/

شما از کجا میدانید که من پند و اندرز میدهم یا نمی دهم؟
من کی گفتم شما همچین کاری نمکنید؟؟؟؟
وای شما چقد وحشتناک آدما رو قضاوت میکنید
منظوره من اصلا این نبود که شما درس زندگی نمیدید
من از لفظ لطفا استفاده کردم
من از جمله ی به عنوان یک انسان استفاده کردم
تا شما متوجه بشید حرفام جنبه تخریبی نداره
من نخواستم بگم روش کارتون اشتباس
تمامه حرفه من این بود:
به عنوان یک جوان که درسش تموم شده
خواسته های خودمو و تجریبات خودمو و در کنارش انتظارات خودمو از یک استاد گفتم
گفتم که دانشجوها به درس زندگی هم نیاز دارن
اما شما فکر کردید من به شما توهین کردم
و بهم طعنه زدید

ای بابا من کی به شما طعنه زدم؟
اصلا چرا باید چنین کاری بکنم
این که گفتم الان هم متوجه نشدید در جواب این جملتون بود :"من همیشه سوال بود که چرا همش میپرسن الان فهمیدم"
بازم ممنون که تجربیاتتون رو اینجا نوشتید.

ترانه سه‌شنبه 6 مهر 1395 ساعت 17:11 http://khayati2.blogsky.com/

سلام
شما خودتون که نظراته منو بدتر خیلی بد متوجه شدید
یادگیری خوبه من سخت گیری بیجا رو گفتم بده.
مثلا اینکه هر روز کوییز باشه رو گفتم خوب نیست.
اینکه میگید مدرکا ارزش نداره دلیلش درس نخوند نیست
دلیلش اینه کلی درس تئوری به ما یاد میدن که هیچ کاربردی نداره
برا همینه که مدرکا پشیزی ارزش ندارن
چون روش تدریس اشتباهه
مثلا یه درسی مثل زبان رو در نظر بگیرید 10 سال تو مدرسه تا دانشگاه میخونی آخرش یه مکالمه ساده بلد نیستم
این به خاطر درس نخوندنه یا روش تدریسه اشتباه؟
شاگرد اول کلاسم که بیاری بلد نیست
بازم میگید به خاطر درس نخوندنه؟؟؟؟
اینکه گفتم استادام شغل اون خانومو پرسیدن یک خاطره بود
همین
نگفتم که شما اخلاقتون اینطوریه
بعدم بدون اینکه منظورمو متوجه بشید با طعنه نوشتید (معلومه که الانم متوجه نشدید)
در صورتی که شما متوجه نشدید من فقط خاطره خودمو تعریف کردم
شما رو محکوم نکردم

این جمله ی شماست درسته؟: "الان نوشته هاتونو خوندم حرصم گرفت چرا دانشجوها رو اذیت میکنید "
برای کلاسی که یک هفته در میان تشکیل میشود (یعنی بین هر جلسه دو هفته زمان وجود دارد) و درسی که دانشجوها با آن مشکل دارند، هر جلسه کوییز، سخت گیری محسوب نمیشه.
فکر میکنم همینقدر کافی باشه.
در مورد دروس دبیرستان و مخصوصا زبان انگلیسی کاملا با شما موافقم.
در مورد بی ارزش بودن مدارک دانشگاهی، نظرتون کاملا محترم است اما بنده علی رقم اینکه کاملا مخالفش نیستم، موافقش هم نیستم.
دلیلی هم برای طعنه زدن ندارم؛ اگر اینچنین برداشت کرده اید عذرخواهی میکنم.
در هر صورت مجددا از اینکه وقت گذاشتین و در مورد کامنتتون توضیح بیشتری دادین، ممنونم.
شاد باشید و پیروز.

ترانه سه‌شنبه 6 مهر 1395 ساعت 10:51 http://khayati2.blogsky.com/

سلام
من تازه دانشگام تموم شده ترم پیش
کارشناسی پیوسته حسابداری بودم با اینکه درسم خوب بود اما چون علاقه نداشتم انصراف دادم و کاردانیمو گرفتم
الان نوشته هاتونو خوندم حرصم گرفت چرا دانشجوها رو اذیت میکنید خب
اوووووووه هر جلسه کوییز ؟؟؟؟
اما اون آقا که اومد گروکشی کرده خیلی جالب بود.
من قبلنا یادمه یه خانوم تو کلاسمون بود که مسن بودن حدودا 40 یاله و تا استادی میومد سر کلاس با بداخلاقی بهش میگفتن که خانم شما جایی کار میکنید
اونم میگفت نه
من همیشه سوال بود که چرا همش میپرسن الان فهمیدم

اما خداییش از این حرفا گذشته به عنوان یه انسان بهتون میگم که به جای سخت گیری های زیاد برای درسایی که چند سال بعد هیچ چیز ازش یادمون نمیمونه لطفا در کناره تدریس ، درس زندگی به بچه ها بدید
امید بدید
و لطفا سخت گیری نکنید
من همش استادایی که راهنمایی و پند و اندرز میدادن
حرفاشون کاملا یادم مونده و تهه دلم تقدیر و ستایش میکنم

سلام
نظر شما قابل احترام است اما جای تاسف داره که بدون اینکه از صحبتهایی که کرده ام، آگاه باشید، اینچنین قضاوت می کنید.
جای تاسف داره که ترغیب دانشجویان به یادگیری رو اذیت تعبیر میکنید. همین میشه که دانشجو فارغ التحصیل میشه و مدرکش پشیزی ارزش نداره و هیچ کارایی برای این مملکت نداره. خودتون تفاوت دانشگاهها و اساتیدی که مطابق استانداردهای وزارت علوم کار میکنند با سایر دانشگاهها را مشاهده کنید و از خودتون بپرسید چرا اینقدر بین اینها تفاوت وجود دارد.
ضمنا من متوجه نشدم شما از کجا میزان سختگیریها را سنجیده اید و درک کردید که زیاد است.
مورد دیگر اینکه من هیچگاه شغل را نمیپرسم، اون بنده خدا خودشون اومدند و شغلشونو گفتند و هدفشون هم معلوم بود که چی هست.معلومه که الان هم متوجه نشده اید.
شما از کجا میدانید که من پند و اندرز میدهم یا نمی دهم؟
ببینید! اینکه دیده ی افکارتون رو ببندید و تصورات ذهنی خودتونو بنویسید کار سختی نیست، اما کار درستی هم نیست.
من در دوران تحصیل استادی داشتم که چندین درس مختلف را تدریس میکردند، برای یکی از درسها که ماهیت سنگینی داشت هر جلسه کوییز میگرفت. اون موقع فکر میکردیم سخت گیری میکنه ولی آخر ترم که شد همه از این کار راضی بودند چون ماهیت درس طوری نبود که بشه شب امتحان خوندش.
بگذریم...
ممنون از وقتی که گذاشتید و ممنون بابت اظهار نظرتون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد