روزگار نو

روزگار نو

گر زخیال چهره ات عکس فتد به جام می مستی چشم مست تو مست کند پیاله را
روزگار نو

روزگار نو

گر زخیال چهره ات عکس فتد به جام می مستی چشم مست تو مست کند پیاله را

مهربانی

ابرها به آسمان تکیه میکنند

درختان به زمین

و انسانها به مهربانی یکدیگر...

مهربانی را از هم دریغ نکنیم....

پا....ییز

چقدر تو عجیبی ای پاییز رنگارنگ

انگار تمام زندگی من تنها در تو خلاصه شده است

من روزی در تو به دنیا آمدم

در تو گریستن آموختم

در تو شرع به درس خواندن کردم

در تو عاشق شدم

در تو به اوج رسیدم

در تو له شدم

در تو زنده به گور شدم

در تو زندگی را دوباره آغاز کردم

و میدانم

روزی

در تو

خواهم مرد

در توی لعنتی قشنگ دوست داشتنی وحشتناک

در طول همین سه کلمه

مهر

آبان

آذر.