وقتی کارشناست از مغازه لیسانس فروشی حومه یک شرکت نچندان تولیدی واقع در حومه یکی از روستاهای حومه یکی از شهرستانهای حومه، لیسانس خریده باشه، تو باید روزی سه بار قرص اعصاب بخوری. وگرنه سکته کمترین عوارض سر و کله زدن با ایشونه.
در اینجور مواقع چی باید گفت؟ پیشی بیا منو بخور؟
پی نوشت (بی ربط):
ماها واقعا داریم زندگی میکنیم؟ یا فقط داریم سعی میکنیم زنده بمونیم؟
من که تا حالا شمارو ندیدم حالا نمیدونم شما منو دیدین یا نه . رشته شما چیست
لیسانس ریاضی کاربردی و فوق صنایع
نه ندیدم.
هرجایی که حکومتش مثل انسان با مردم برخورد کنن
هرجاییکه انقدر آدماش تو زندگی شخصی هم سرک نکشن.
استادم هی بهم گفت برای ارشد گرایش بین الملل شرکت کن بتونی تطبیق بزنی
ولی دلم نیومد...
گاهی همین آدماییکه بخاطرشون موندی و تلاش میکنی دنیای بهتر و بافرهنگتر براشون بسازی خسته ت میکنن...
بیا ره توشه برداریم
قدم در راه بی برگشت بگذاریم....
خسته ام از مملکتی که امید مردمش را به راحتی از بین میبره....
حالا با همه این مسائل بگو قطعی برقو دیگه کجای دلمون بذاریم
آخ آخ..نگو که دلم خونه....
ریاضی
پزشکی میرم ایشالله ببینیم چی میشه
آیا من شما را دیده ام؟؟؟(و برعکس)
در این مواقع باید گفت چرا واقعا وقتی دلار ارزون بود از اینجا نرفتیم؟
چرا دلم نمیاد برم؟چرا انقد از اینجا رانده و از انجا مانده ایم؟...
کجا میخواستی بری؟
هر چی می کشیم از دست همین دله...
لیسانس که چه عرض کنم فوق لیسانس و دکترارو هم میشه با پول خرید ..اینهمه درس خوندیم فایده ای نداشت شدیم نسل سوخته ..همون بهتره پیشیو صداش کنیم
(البته من گاهی هوای این به سرم میزنه که پزشکی شرکت کنم)
شما همون پیشیو صدا کن
(چی خوندی؟)
پس شناختی منو ... چه خوب که یادته ... چطوری رفیق؟
(آیکون چه زود رفیق شدم)
بله که شناختم، ممنون. تو چطوری؟
مگه برای رفیق شدن تشریفات لازمه؟ نه...همین دو کلمه گفتن و شنیدن(خواندن) اگه از ته دل باشه میشه مجوز رفاقت....
الان به پیشی میگم بیاد بخورتت
ای جان...چه خوب که دوباره اومدی
خدا صبر بده
اینم یک نوع مصیبته
نه میشه سکوت کرد نه صحبت