رواق منظر چشم من آشیانه ی توست
کرم نما و فرود آی که خانه خانه ی توست...
گاهی احساس میکنیم میان ما و آنان که دوستشان داریم
هیچ فاصله ای نیست.
گاهی، نوشتن، راهی است برای رسیدن،
راهی است برای کم کردن فاصله ها
و راهی برای هم آوایی و هم دلی
و گاهی، تنها همدم و مونس توست...
گاهی وقتا از یه چیزایی میترسم و فکرش حتی ذهنمو مشغول میکنه...مثل 30سالگی که داره انتظارمو میکشه...
زمان یک بُعده، یک پارامتر، یک سیال رونده، برای همه یکسانه، هرچند برای همه یکسان به نظر نمیرسه...

خیلی درگیرش نباش...اگه سعی کنی خودت باشی و خودتو به خود ایده آلت نزدیک کنی، دیگه سن مهم نیست...
پیشاپیش تولدت میارک
اگه من روزی عروسکی بسازم تو از عروسک های من می خری؟
اگه بتونم بخرم، بله. چرا که نه؟
سالهاست که این متن با شماست... از وبلاگ قبلیتون...
به هر حال... بله. نوشتن گاهی تنها همدم آدمه
ممنون که سالهاست با وبلاگ من هستید
ای کاش نام یا نشان خود را درج میکردید