روزگار نو

روزگار نو

گر زخیال چهره ات عکس فتد به جام می مستی چشم مست تو مست کند پیاله را
روزگار نو

روزگار نو

گر زخیال چهره ات عکس فتد به جام می مستی چشم مست تو مست کند پیاله را

ولنتاین یا سپندارمزگان...؟ ج: هیچکدام!

درود بر جوانان آریایی و آریایی نژاد این کهن مرز و بوم

در این روزها که همهمه ی ولنتاین و سپندارمزگان در میان جوانان پیشین و پسین برپا است، هنگامهه ای یافتم تا در این باره نوشتاری از موبد اردشیر خورشیدیان که در هفته نامه خبری فرهنگی امرداد به تاریخ 25 بهمن 1393 خورشیدی برابر با اورمزد اسفندماه 3752 زرتشتی چاپ شده را در اینجا برای میهن دوستان بنویسم تا  موجب افزایش آگاهی و روشنی اندیشه گردد.

آغاز نوشتار:

29 بهمن جشن سپندارمزگان در راه است

زن و زمین و زندگی در یک جشن

درود به فر اشوزرتشت اسپنتمان و همه دین داران و وجدان یاران و میهن دوستان فرهنگ شناس نیک اندیش و نیک گفتار و نیک کردار که در راه پاسداری از همه ی ارزش های اخلاقی و فرهنگی این مرز و بوم اهورایی، ار هیچ کوششی کوتاهی نکرده و نمی کنند.

از این رو زرتشتیان را نخستین بنیان گذاران (دین و فرهنگ) می شناسند، که بارز ترین آموزه های اشو زرتشت، باورمند بودن به اصول انسانیت و اخلاق بوده است و هر زرتشتی، در همیشه تاریخ خویشکاری خود می دانسته که با تکیه بر نیروی لایزال خرد و با وجدانی هشیار و بیدار به تمام موازین اخلاقی انسانی خویش به شدت پایبند بوده و به دقت عمل کند و هرگز از جاده راستی (اشویی) و نیکی (وهومنی) خارج نگردد. یکی از بارز ترین اصول دین زرتشتی، که از نخستین پایه های فرهنگ این سرزمین اهورایی است، باور به برابری حقوق همه انسان ها و از جمله زن و مرد است. از این رو، از دیر زمان، این روز خجسته را به نام روز بزرگداشت مقام مادر و زن و "مزدگیران" نام گذاری کردند. مردان خانه، در این روز بانوان و دختران گرامیشان را بر بلند ترین جایگاه می نشانیدند و با پیشکش هدیه های شایسته که به ویژه از نظر مینوی دارای ارزش فراوان بود مراتب حق شناسی و عشق و دوستی خود را به این عزیزترین و گرامی ترین گل های بستان زندگی ابراز می کردند. در این روز فرخنده، بانوان از کارکردن در آسایش بودند و مردان، کارهای خانه را انجام می دادند تا به اهمیت و مسوولیتهای بزرگی که بانوان در زندگی بر دوش دارند، بیشتر آشنا شده و با شناخت و درک درست، از جایگاه و مقام انسانی او، مراتب حق شناسی خود را به جای آورند. در فرهنگ ایرانی، "زن و زمین و زندگی" از یک ریشه است و به مفهوم "زایندگی" است، بر پایه این باور، ایرانیان "زن" را نماد زایندگی در جهان می شناسند و زنان خود را همسر یعنی کسی که با شوهر، سرش یکی است و "کدبانو" یعنی نور و مدیر خانه، می خوانند. از دید ایرانیان، زنان همانند زندگی و زمین، دارای ارزشی بسیار ویژه و والا هستند.

به تازگی برخی از نظریه پردازان ایرانی کوشش دارند که این روز بزرگ را روز عشق ایرانیان بنامند و مردم را از گرامی داشت روز "ولنتاین" که هیچ پیوندی به دین و فرهنگ ایرانی ندارد، بازدارند که هرچند نفس کار درست و دلسوزانه است، ولی از روی ناآگاهی است. همه ی ایرانیان باید بدانند که روز عشق ایرانیان، روز مهر از ماه مهر و "جشن مهرگان" است، چرا که "مهر" به مفهوم عشق ورزی همراه با پای بندی به عهد و پیمان است و نمی توانند به جشن اسفندگان که روز بزرگداشت زن است محدود شود.

ایرانیان باور دارند که افزون بر عشق ورزیدن به زن و زندگی، باید به همه هستی و آفریدگار یکتا و بی همتای آن، عشق ورزید. از این رو عشق به اعضای خانواده و فامیل و همکیش و هم میهن و هم نوع و همه نمادهای نیک موجود در طبیعت به روز مهر از ماه مهر و جشن مهرگان ویژه می شود. بنابر این روز عشق ایرانیان، جشن مهرگان است.

ایزد مهر در اوستا، دارای دشت های بیکران و دارای بیورچشم شناخته شده، که انسان دانا و خردمند و با وجدان و مهرورز، می تواند به خدای هستی بخش همه آدم ها و عالم، عشق بورزد و به دوستی خود پایبند و به پیمان خود با مهر و عشق و مهربانی، عمل کند. باید اجازه داد که "جشن اسفندگان" ویژه ی گرامیداشت مقام مادر و بزرگداشت بانوان ارجمند باشد. بی گمان سخن گفتن در مورد باورهای نیک و کم  مانند ایرانیان و فرهنگ زرتشتی، آن گونه که شایسته است در این گفتار ناممکن است از این رو به این فشرده بسنده می شود.امید است که همه ی ایرانیان به ویژه گرامی بانوان زرتشتی با مطالعه و پژوهش، باورها و فرهنگ نیاکانی و آموزش آن ها به فرزندان و آینده سازان این مرز و بوم، گام های بلند بردارند تا همه شایستگی ها در میان مردم به ویژه جوان ها، رشد کرده و بر راستی ها و نیکی ها افزوده شود.

روز سپندارمزد از ماه سپندارمزد، جشن اسپندگان، روز بزرگداشت جایگاه زن بر همه بانوان فرزانه و فرهیخته و همه ی اشون ها(راستی جویان) ایران و جهان، فرخنده باد. (شناسه:31974)

پایان نوشتار.

پی نوشت: درج متن فوق به معنای پذیرش یا رد آن از سوی مدیر این وبلاگ نیست و مسوولیت درستی مطالب با منبع ذکر شده می باشد.

پی نوشت بعدی: بنده شخصا با برخی از مطالب نوشتار بالا موافق نیستم. به ویژه این مطلب که اهمیت کار بانوان، کار در خانه است. خیر، از نظر اینجانب، وقتی برابری حقوق انسانها بویژه زن و مرد را پذیرفته باشیم، کار منزل دیگر صرفا بر عهده بانوان نیست و زن و مرد هر دو در این باره عهدا دار هستند. هرچند که بسته به شرایط خانواده ممکن است مسوولیها به شکل متفاوتی بین زن و مرد تقسیم شود. هرچند که این قسمت از نوشتار، ممکن است در گذشته ایرانیان درست بوده باشد، اما در این روزگار، از نظر من، چندان درست نیست. البته، ممکن است که هدف از نوشتار، نشان دادن اهمیت و توجه ویژه به جایگاه زن نزد ایرانیان باشد که بسیار ستوده و نیک است. ای کاش این جایگاه، امروز نیز همانقدر مهم و برابر با سایر انسانها می بود....ای کاش هم زنان و هم مردان این به این باور برسند...

پی نوشت بعد از بعدی: هدف از نوشتن این پست: آقا اینقدر سپندارمزگان سپندارمزگان نکنید! منظورم این نیست که روز زن را گرامی ندارید ها...اصلا و ابدا... منظورم اینه که این روز را بجای روز عشق ایرانی در بوق و کرنا نکنید. به همون جای خودش و با همان مفهوم خودش در بوق و کرنا بکنید. آفرین مردم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد