روزگار نو
گر زخیال چهره ات عکس فتد به جام می مستی چشم مست تو مست کند پیاله را
روزگار نو
گر زخیال چهره ات عکس فتد به جام می مستی چشم مست تو مست کند پیاله راپیوندها
- طعم تلخ خواب با دود سیگار
- فتح باغ
- وبلاگی روتین
- پرنیان - دل آرام
- ماهی سیاه کوچولو
- ذهن نوشت های خانم و آقای اردیبهشتی
- و زندگی قشنگ و زیباست
- باغ مخفی
- مهربانی شما چه رنگی است؟
- آهویی که می نویسد
- کوچ
- حرف های شاید بی پرده ی آزیتا
- بی واژه های قلم یک خزنده
- تا سن پطرزبورگ
- مگلاگ
- خرمالوی سیاه
- کتابهایی که می خوانیم
- باید دوید تا ته بودن
- قوی باش رفیق
- مردی در آفتاب
- حرکات سینوسی ذهن یک زن
- قلم بافی های یک نیکولای آبی
- ساده جان
جدیدترین یادداشتها
همهنویسندگان
- برنا 225
بایگانی
- اردیبهشت 1403 1
- آبان 1401 2
- آبان 1400 1
- مهر 1400 1
- دی 1398 1
- آذر 1398 3
- شهریور 1398 1
- مرداد 1398 5
- تیر 1398 1
- خرداد 1398 2
- فروردین 1398 1
- اسفند 1397 2
- دی 1397 1
- آذر 1397 1
- آبان 1397 2
- مهر 1397 3
- شهریور 1397 2
- مرداد 1397 5
- تیر 1397 1
- خرداد 1397 1
- اردیبهشت 1397 3
- فروردین 1397 1
- اسفند 1396 2
- بهمن 1396 3
- دی 1396 3
- آبان 1396 3
- مهر 1396 2
- شهریور 1396 3
- مرداد 1396 3
- تیر 1396 3
- خرداد 1396 2
- اردیبهشت 1396 2
- فروردین 1396 3
- اسفند 1395 6
- بهمن 1395 2
- دی 1395 6
- آذر 1395 9
- آبان 1395 6
- مهر 1395 6
- شهریور 1395 10
- مرداد 1395 1
- تیر 1395 8
- خرداد 1395 3
- اردیبهشت 1395 2
- فروردین 1395 5
- اسفند 1394 5
- بهمن 1394 3
- دی 1394 7
- آذر 1394 7
- آبان 1394 6
- مهر 1394 3
- شهریور 1394 4
- مرداد 1394 9
- تیر 1394 7
- خرداد 1394 40
جستجو
آمار : 54628 بازدید
Powered by Blogsky
تغییر
بزرگترین بیم بشر از تغییر است.
مردم از افکار جدید، عادتهای جدید، محیط جدید و روش جدید می ترسند، ولی تنها راه زندگی بهتر، آمادگی شما برای قبول تغییر و عملی کردن تحولات بزرگ است (کوچیکشم قبوله، اگه در جهت بهبود باشه میشه کایزن)؛ پس خودتان را عوض کنید.
(از السس رابینون. البته بجز قسمت توی پرانتز که از برنا است)
پی نوشت:
البته به نظر من منظور از خودتونو عوض کنید، پذیرش و ایجاد آمادگی برای تغییر است و موانع ذهنی برای تغییرات (خصوصا تغییراتی که منجر به بهبود میشود) را برداشتن.نه اینکه یهو یه آدم دیگه ای بشید یا همه خصوصیات خوبتون و هویتتونو عوض کنین.
برنا
سه‌شنبه 26 خرداد 1394 ساعت 11:48
خب تغییر برای چی؟
قبلنا فکر میکردم دنیا خیلی پوچه و آخرش هیچی نیست.
یه مدتی ازش دور شده بودم و فراموشش کرده بودم.
اما دوباره چند روزه افتاده به جونم.
زندگی میکنیم برای چی؟آخرش هیچی نداره.
یه تسلسل تکراری و پوچ.
آخرش با مرگ همه چی تموم میشه.
باید کاری کنی که این دنیا مکان بهتری بشه برای زندگی
تازه.....اگه قراره همه چیز تموم بشه، تو خوب زندگی کن
سلام خوبی ؟ بخدا سرم خیلی شلوغه یه روز در میون امتحان دارن همین که امتحانم و بخونم خیلی هنر کردمممم
آره دست مامانم هنوز درد میکنههه نذار آسیب دستت جدی بشه برو تو فکر درمانش
چشم ما روشن......خیر مقدم....میگفتین رد کارپتی چیزی پهن میکردیم
امیدوارم که امتحاناتت خوب بشه و کاری کنی که ترس از دندانپزشک ریشه کن بشه ایشالاااااااااااااا
از تغییر می ترسیم. اغلب چون زندگی ما روی یک اصولی سواره. این اصول پایه های ساختمان زندگی ما هستن. اگه از بین برن تا وقتی که اصول جایگزینی پیدا کنیم از دلشوره ی فروپاشی زندگیمون می میریم.
تغییر در این حدی که شما گفتین، یک تغییر استراتژیکه، طبیعتا چون بر حال و آینده زندگی انسان تاثیر میگذاره باید با فکر و احتیاط بیشتری گزینش بشه. اما لزوما تغییرات بهبود دهنده زندگی نیاز به از بین بردن اصول پایه زندگی نداره. هرچند که اگر این اصول اشتباه باشه بهتره که تغییر پیدا کنه و این بنده خدا هم گفته که اغلب از این بابت میترسند.
اما نظر من اینه که اگر تغییر نباشه و به عبارتی روزمرگی و یکنواختی بر زندگیمون حاکم بشه و امروزمون با دیروزمن تفاوتی نداشته باشه....عملا زندگی نکرده ایم. این تغییر حتی اگه با خوندن یک مطلب جدید یا یک کتاب جدید یا هر چیز کوچیک دیگه ای هم اگر وجود داشته باشه از ما آدم بهتری نسبت به روز قبل میسازه. (چقدر امروز پرحرف شده ام من....ببخشید)