روزگار نو

روزگار نو

گر زخیال چهره ات عکس فتد به جام می مستی چشم مست تو مست کند پیاله را
روزگار نو

روزگار نو

گر زخیال چهره ات عکس فتد به جام می مستی چشم مست تو مست کند پیاله را

واقعه

مجال

بی رحمانه اندک بود و

                                       واقعه

                                                      سخت

                                                                      نامنتظر.

از بهار

حظَِ تماشایی نچشیدیم،

که قفس

باغ را پژمرده میکند.


از آفتاب و نفس

چنان بریده خواهم شد

که لب از بوسه ی ناسیراب.


برهنه

بگو برهنه به خاکم کنند

سراپا برهنه

بدان گونه که عشق را نماز می بریم،-

که بی شایبه ی حجابی

با خاک

عاشقانه

درآمیختن می خواهم.

از: احمد شاملو

تقدیم به تو، تو که کودکی بیش نبودی . تو که تعداد بهار های زندگیت، به زحمت به عدد سه میرسید . دختر کوچک، تو پاک تر از آن بودی که این دنیا نگاهدار تو باشد. بخواب آرام، نازنین.تو چیزی را از دست نداده ای....این ما هستیم که ...


پ.ن.: دیشب اصلا خوب نخوابیدم. برای اولین بار در طول زندگی، نیمه های شب با صدای فریاد بلندی که همه را ترساند از خواب پریدم. اما حس عجیبی بود، انگار کس دیگری بود که با حنجره  ی من فریاد میکشید. سلول های مغزی من فرمانی برای فریاد صادر نکرده بودند، پس چه کسی بود؟ چه می خواست؟ چه می گفت؟ صبح که از خواب بیدار شدم، با خبر شدم که دختر کوچک سه ساله یکی از دوستان (که نسبتی هم با هم داریم) شب گذشته از دنیا رفته است. از پروردگارم آرامش را عاشقانه برایتان آرزو می کنم.

پ.ن بعدی: رفتم و برگشتم. دوباره هم باید برم. خیلی سخت تر از چیزی بود که تصور می کردم. دیشب در آغوش پدر جان داده بود. امروز مانند عروسکی پیچیده در پارچه ای سفید در آغوش پدر تشییع شد.نتوانستم برای پذیرایی و نهار پیششان بمانم. به پدر و مادرش چی باید میگفتم؟ نمیدونم...لال شده بودم




نظرات 7 + ارسال نظر
آزی یکشنبه 18 مرداد 1394 ساعت 08:46

چرا ؟ :(

بیچاره پدر و مادرش :(

پلاکت خونش افت شدید کرده بود. طوریکه هر جاش رو که میخواروند خونریزی میکرد. بعدشم تشنج و ....
از قبل هم این مشکلو داشت اما هیچی تشخیص نداده بودند

مگهان شنبه 17 مرداد 1394 ساعت 08:54

وای خدای من .........

یاسمین جمعه 16 مرداد 1394 ساعت 21:23

حالت چطوره دوستم؟

ممنون. خوبم

زهرا پنج‌شنبه 15 مرداد 1394 ساعت 20:55 http://janedel.mihanblog.com

ای وای من ....... ای وای من .......

مهران پنج‌شنبه 15 مرداد 1394 ساعت 16:44 http://mehran.blogsky.com/

منم گاهی با صدای جیغ از خواب می پرم...
+ امیدوارم خونوادش بتونن بگذرونن این بحران رو.

یاسمین چهارشنبه 14 مرداد 1394 ساعت 13:21

خدا آرامش و صبر بده به بازمانده هاش.

+شاملو خیلی دوست داریا.من صداشو فقط تو یکی دوتا آهنگای بهرام شنیدم

سکوت سرشار از سخنان ناگفته ست
و در این سکوت حقیقت ما نهفته ست

ماهی سیاه کوچولو چهارشنبه 14 مرداد 1394 ساعت 13:08 http://1nicegirl8.blogsky.com/

وای پژمان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد