روزگار نو

روزگار نو

گر زخیال چهره ات عکس فتد به جام می مستی چشم مست تو مست کند پیاله را
روزگار نو

روزگار نو

گر زخیال چهره ات عکس فتد به جام می مستی چشم مست تو مست کند پیاله را

بنوش (چای البته)

چایت را بنوش و نگران فردا مباش

از گندمزار من و تو

مشتی کاه میماند برای بادها و یادها...

(ن.ی)

نظرات 6 + ارسال نظر
مهران یکشنبه 1 شهریور 1394 ساعت 16:24 http://mehran.blogsky.com

خوب بود :)

خانم اردیبهشتی شنبه 31 مرداد 1394 ساعت 23:04 http://mayfamily.blogsky.com

سلام
سخته نگران نبودن. اگرچه این یک موهبته

سلام
بله. حق با شماست

زهرا سه‌شنبه 27 مرداد 1394 ساعت 20:09

ولی شما دوغتو بنوش ........ :-))

Rima سه‌شنبه 27 مرداد 1394 ساعت 13:15 http://dailytalk.blog.ir

چقد آرامش بخش
گل گفته این ن.ی دوست داشتنی
شما هم بدون نگرانی چایت را مینوشی ؟
نوشته های قبل ات یه کم نگرانم کرده
خوبی ؟ همه چی روبراهه؟

نگرانی شما بجاست اما حلش میکنم. چیز مهمی نیست. به خبرهایی که بهت دادم ربطی نداره. شرایط خودمه....
ببخشید که نگرانت کردم

ماهی سیاه کوچولو سه‌شنبه 27 مرداد 1394 ساعت 12:39 http://1nicegirl8.blogsky.com/

ن ی؟

نیما یوشیج

یاسمین سه‌شنبه 27 مرداد 1394 ساعت 11:24

آفرین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد