روزگار نو

روزگار نو

گر زخیال چهره ات عکس فتد به جام می مستی چشم مست تو مست کند پیاله را
روزگار نو

روزگار نو

گر زخیال چهره ات عکس فتد به جام می مستی چشم مست تو مست کند پیاله را

رفت

کلی نشستم و نوشتم ولی همه رو پاک کردم. دوست ندارم جزییات ناراحت کننده ای که در این چند روز دیدم رو بنویسم و اندک دوستان مجازیم رو ناراحت کنم. ما عزیزی رو از دست دادیم، خیلی ناگهانی، و تمام. ایشون به معنای واقعی انسان بودند، برای مراسمشون حدود دو تا سه هزار نفر شرکت کرده بودند.... و من، با کلی خاطره، از کودکی، از مسافرتها، از خوشیها و ناراحتیهایی که در کنار هم بودیم، و از همراهیی ها، مانده ام در ناباوری.

یکی از عزیزترین افراد خانواده، دیگه بینمون نیست.

و البته مرگ هم بخشی از زندگی است. نقطه آغاز دیگریست. هراسی از مرگ ندارم. خوشا به سعادتش که اینگونه خوشنام و راحت و بی درد رفت. آسوده بخواب عمو سهراب عزیز

پی نوشت: آبان ماه، برای من یادآور خاطرات خوبی نیست. وحشتناک ترین اتفاقات زندگیم در این ماه رخ داده. هرچند سفت و سخت شده ام در مقابلشان، هرچند که زندگیم را میکنم، اما آبان که میرسد، جای زخم هایش درد میگیرد.

نظرات 5 + ارسال نظر
خانم اردیبهشتی دوشنبه 25 آبان 1394 ساعت 14:25 http://mayfamily.blogsky.com

سلام
تسلیت میگم. براتون آرزومند صبر و آرامش هستم بعضی روزها، بعضیی ماه ها، بعضی مکان ها یادآور خاطرات تلخیه.
تا مدت ها برای من هم روز دوشنبه، ساعت 11، صندلی کنار پنجره! خیلی درد داشت... خیلی تلخ بود.

سلام
ممنون
خیلی میفهممتون

Rima یکشنبه 24 آبان 1394 ساعت 15:29 http://dailytalk.blog.ir

سلام
ای داد بیداد
خدا بیامرزدشون
به شما هم صبر بده
مراقب خودت و روحت باش
منتظر شنیدن خبر روزهای خوش ات هستم

ممنون

زهرا پنج‌شنبه 21 آبان 1394 ساعت 20:11

آخ برنا ....... آخ.......

ماهی سیاه کوچولو سه‌شنبه 19 آبان 1394 ساعت 15:27 http://1nicegirl8.blogsky.com/

پژمان اگه امسال رو رد کردی و بازم درد داشتی باید به اون از رنجهات بگی

امسال هم در این روزها تنها هستم. اگه بودش وضعیت فرق میکرد. اما در کل نمیخوام ناراحتش کنم.

یاسمین دوشنبه 18 آبان 1394 ساعت 16:32

میدونم شاید الان وقت مناسبی برای حرفای من نباشه اما دکتر شریعتی تو کتاب هبوط میگه ما فقط به این دنیا تبعید شدیم و با مرگ به اونجا که جایگاه اصلیمونه برمیگردیم.اما خب وقتی یکی از دست میره همه اطرافیان ناراحت میشن.بخاطر خیلی چیزا،مثل اینکه خیلی دوسش داشتیم و یا دلتنگش میشیم.در واقع این ناراحتی شاید بیشتر بخاطر خودمونه.... خب زندگی ادامه داره.میشه کارایی کرد واسه شادی روح اون مرحوم.مثلا اگه صدقه ای میدیم به یاد اون شخص باشه یا کارایی رو بکنیم که اون وقتی زنده بود دوست داشت انجام بدیم.

ببخش زیاد حرف زدم میدونم شاید الآن حوصله حرفامو نداشته باشی اما باید میگفتم که از ناراحتی دربیای.بازم ببخشید (:

(پاییز قشنگیاش بیشتره.به خوبیاش فکر کن )

ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد