مگس های بیجان آخر فصل را توی هوا می گرفت و می برد بیرون ولشان می کرد.
گفتم: چرا نمیکشی شان، این همه به خودت زحمت می دهی؟
گفت: خوشیمان را به رنج دیگران نمی خریم.
عباس معروفی-سال بلوا