روزگار نو

روزگار نو

گر زخیال چهره ات عکس فتد به جام می مستی چشم مست تو مست کند پیاله را
روزگار نو

روزگار نو

گر زخیال چهره ات عکس فتد به جام می مستی چشم مست تو مست کند پیاله را

جریان های ذهنی

خیلی وقتها سعی میکنم به چیزی فکر نکنم، اینقدر جریانهای ذهنیم زیاده که هر روز مدت زیادی صرف پردازششون میشه. این باعث میشه از اقدام های عملی باز بمونم. باید سعی کنم به چیزی فکر نکنم....بیشتر عمل کنم و منشا اون افکار را از بین ببرم...باید جریانهای ذهنی را کنترل کنم...اما وقتی سعی می کنم به چیزی فکر نکنم، دقیقا دارم به همه چیز فکر می کنم....


نظرات 1 + ارسال نظر
یاسمین سه‌شنبه 17 فروردین 1395 ساعت 14:55

تو کتاب سووشون نوشته زنی برای درمان ناباروریش نزد مرادی رفت.مراد گفت چهل روز روزه بگیر و بعد چهل روز برو فلان کوه و به میمون فکر نکن..زن همه اینها رو انجام داد اما وقتی به کوه رفت تو ذهنش فقط 'میمون' بود..پیش خودش فکر کرد اگه اون مراد درباره میمون حرف نزده بود من هزارسال به میمون فکر نمیکردم

حکایت خیلی از ماهاس.از افکار منفی با افکار بیهوده و انرژی بر فقط باید دور شد.نباید روشون تمرکز کرد.فقط دوری.همین.
البته یه چیزی که هست من تو مواجهه با مشکلات هم بیشتر روش فرار رو انتخاب میکنم تا حل مشکل.فکرنکنم کار خوبی باشه.اما در مواجهه با تفکرات میدونم که فرار بهترین راهه.چون تلاش برای دورشدن ازشون باعث تمرکز بیشتر روشون میشه.

من خودم بیشتر تو کار خیالبافی ام تا فکر کردن.یعنی این قابلیتو دارم که اونقدر برم تو رویا تا دیوونه شم.

شما کارتون درسته
مرسی بابت راه حلی که دادین و مرسی بابت کامنت... کتاب سو و شون هم عالی بود...تقریبا یادم رفته بود که خونده بودمش...
آدمهایی که خیالبافی میکنند خلاق تر هستند و البته دوست داشتنی...چون مهربونند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد