-
دوباره
شنبه 20 تیر 1394 11:49
همه چیز از یک بازی شروع شد. Road Riot. باید اعتراف کنم که به مسابقات رالی بسیار علاقه مندم و از بازیهای رایانه ای، همیشه Need For Speed انتخاب اولم بوده. یادمه ترم 6یا7 لیسانس اگه اشتباه نکنم، برای انجام دادن پروژه درس برنامه سازی پیشرفته که اون زمان با ++C کار میکردند، کامپیوترم را از خونه به خوابگاه آورده بودم. الان...
-
تح RIM
یکشنبه 14 تیر 1394 16:06
ما نیاز به تح.ریم نداریم که خودمون برای خودمون کافی هستیم. کلا خودمون داریم خودمون و مملکنمونو تح.ریم می کنیم. سرمون هم کردیم توی برف و اصلا هیچی نمی بینیم. یکمی دقت کنید...یکمی بیشتر...یه نگاه به دور و بر ... این اداره، اون اداره، این سازمان، این بنگاه، اون وزارتخونه، این بازار، اون بازار، این دانشگاه، اون...
-
از طرح تا عمل
چهارشنبه 10 تیر 1394 11:59
چند وقت پیش شروع شد. خیلی کار برد (حدودا سه ماه). از طرح روی کاغذ تا آماده شدن داشبورد. دلم نمیاد این کاغذها رو بندازم....فقط یک طرح و ایده بود....اما درست شد. (کار آنچنانی نبودا....شق القمر نکردیم، اما خب...خیلی به درد بخوره)
-
تو و هرچیزی که پیرامون توست همین الان ده برابر کوچک شدی، میگی نه؟ ثابت کن که نشدی :)
سهشنبه 9 تیر 1394 09:14
بعد از گذشت دو روز وحشتناک (که بخیر گذشت) برگشتن سر کار و روال زندگی عادی خیلی خوبه. خدا نکنه کار آدم به بیمارستان و بستری شدن و از این جور چیزها بیفته. یعنی اگه حواست به مریضت نباشه کلا میرین تو هوا.... مورد دوم در خصوص دنیای پزشکی و بیمارستان اینه که در این دنیا، هدف، موجودی به نام پول است نه سلامتی بیمار. سلامتی در...
-
پنت هاوس
شنبه 6 تیر 1394 12:28
از مزایای سفر با پدر بزرگ و مادربزرگ اینه که می تونی در یک پنت هاوس که یکطرف رو به دریا باشه و طرف دیگه رو به جنگل، مهمون بشی و یک پیشخدمت زیبا روی همه کارهاتو انجام بده....خدایا الان کمی فهمیدم طبقه فوق فوق مرفه چطوریند...نمردیم و دیدیم بالاخره. من دیگه آرزویی ندارم. الان دیگه با خیال راحت میتونم سرمو بذارم زمین. پی...
-
دوست، مبهم
شنبه 30 خرداد 1394 16:06
رفته بودی خبر از آرامش آسمان بیاوری، گفته بودی بر می گردی، میگفتی من دوست تو هستم، "دوست" واژه ی کمی نیست، خود تو بودی که اهمیتش را نشانم دادی، این تو بودی که قداستش را برایم معنی کردی، آرامش خود را بر بی قراری هایم ترجیح دادی...تو که میدانستی آرامشت آرزویم بود....نمی پرسم چرا. نمیگویم چرا...تناقض...با توجه...
-
آرام
شنبه 30 خرداد 1394 10:14
چشمهاتو ببند، چند تا نفس عمیق بکش، به هیچی فکر نکن، بذار فکرت چند لحظه آروم باشه، ساکت باشه،به صدای نفس کشیدنت گوش کن، نفس عمیق....فکر کن با هر نفسی که به داخل میدی همه ی انرژی های خوب را به خودت جذب میکنی و هر بار که نفستو بیرون میدی همه انرژی های منفی و دردها رو خارج میکنی. نفس بکش، نفس عمیق، به هیچی فکر نکن، آروم...
-
وقتی ریاضی و فیزیک و عرفان را در ظرفی قرار داده و روی آن شراب بریزی
چهارشنبه 27 خرداد 1394 15:32
می ده گزافه ساقیا، تا کم شود خوف و رجا گردن بزن اندیشه را، ما از کجا، او از کجا پیش آر نوشانوش را، از بیخ برکن هوش را آن عیش بی روپوش را، از بند هستی برگشا... دیوانگان خسته بین، از بند هستی رسته بین در بیدلی دلبسته بین، کاین دل بود دام بلا زوتر بیا هین دیر شد، دل زین ولایت سیر شد مستش کن و بازش رهان، زین گفتن...
-
تغییر
سهشنبه 26 خرداد 1394 11:48
بزرگترین بیم بشر از تغییر است. مردم از افکار جدید، عادتهای جدید، محیط جدید و روش جدید می ترسند، ولی تنها راه زندگی بهتر، آمادگی شما برای قبول تغییر و عملی کردن تحولات بزرگ است (کوچیکشم قبوله، اگه در جهت بهبود باشه میشه کایزن)؛ پس خودتان را عوض کنید. (از السس رابینون. البته بجز قسمت توی پرانتز که از برنا است) پی نوشت:...
-
انتقام مورچه ای
سهشنبه 26 خرداد 1394 11:31
امروز نمیدونم چرا همش فکر میکنم یک مورچه داره روی تنم راه میره....هی دست و پامو نگاه میکنم اما هیچی نیست. فکر کنم روح یکی از مورچه هاییه که در دوران کودکی کشته ام....اومده داره ازم انتقام میگیره (ته پست بود این یکی)
-
چه شود به چهره ی زرد من نظری برای خدا کنی که اگر کنی همه درد من به یکی نظاره دوا کنی
یکشنبه 24 خرداد 1394 15:34
تو کمان کشیده و در کمین، که زنی به تیرم و من غمین همه ی غمم بوَد از همین، که خدا نکرده خطا کنی
-
نون نوشتن
شنبه 23 خرداد 1394 17:49
دبیرستانی که بودم نوشتن را شروع کردم. یادم نیست چه کسی ایده نوشتن را به من داد، دوستان صمیمی کمی داشتم، از نظر دوستان صمیمی اندکم من بیشتر از سنم میفهمیدم و مغرور و مغموم بودم. یادم نمیره، این حرفو ساعت 12 شب روی نیمکت یک پارک، یکی از همین دوستانم بهم گفت. فکر میکنم یکی از همین دوستان منو با نوشتن آشنا کرد. تا پیش از...
-
ماه و ماهی
چهارشنبه 20 خرداد 1394 12:00
تو ماهی و من ماهی این برکه ی کاشی اندوه بزرگیست زمانی که نباشی...
-
روز جهانی محیط زیست
شنبه 16 خرداد 1394 10:24
فرض کنید در قایقی نشسته اید و در میان آب های یک تالاب هستید، گیاهانی که سر از آب درآورده اند با ساقه ها و برگهایی جالب و زیبا، ماهیانی که از زیر آب بازیگوشیشان پیداست، و کلی پرنده خوشکل و رنگارنگ، از فلامینگو گرفته تا حواصیل و انواع اردکها و نوک قاشقی ها و بعضی وقتها هم پرندگان شکاری و انبوهی از صدای خواندن آنها. خیلی...
-
بلاگ اسکای سلام، خدانگهدار بلاگفا
دوشنبه 11 خرداد 1394 10:06
هرگز زدل امید گل آوردنم نرفت این شاخ خشک زنده به بوی بهار توست بعد از مدتها سلام اشکالاتی که در بلاگفا رخ داد باعث شد که به بلاگ اسکای نقل مکان کنم. کلیه مطالبی که قبل از این پست درج شده است، از وبلاگ قبلی به اینجا کپی شده است (فقط برای اینکه اینجا هم موجود باشد) و البته این تمام مطالبم نیست. متاسفانه به تمام مطالبم...
-
روز مرد
دوشنبه 11 خرداد 1394 09:44
هیس! مردها گریه نمی کنند ...
-
روزهای دور...روزهایی که هیچگاه نمی آیند
دوشنبه 11 خرداد 1394 09:44
صبح های زود آشپز خانه فقط مال من بود. چای درست می کردم، بساط صبحانه را روی میز می چیدم و تمام مدت با خودم حرف می زدم. گاهی خودم بودم، گاهی آدم های دیگر. پدرم، مادرم، معلم ها، عمه یا مادربزرگ. آدم های صبح هایم همان جوری بودند که دوست داشتم باشند. پدر مودب و مهربان بود، مادر بیشتر می خندید، معلم ها سخت گیر نبودند، عمه و...
-
روز زن
دوشنبه 11 خرداد 1394 09:44
روز زن بر تمام زنانِ مرد سرزمینم مبارک باشد پی نوشت: به قول خانم اردیبهشتی، "بگذاریم زنان همان زن بمانند". بنده قصد توهین به بانوان محترم را ندارم. اما زن بودن در این مملکت مرد میخواهد. (مردانگی و شجاعت و جسارت و تحمل بسیار می خواهد) از این بابت منظورم بود. اگر شرایط اجتماعی و فرهنگی و حقوقی مملکت به گونه ای...
-
مبارک، مهر، آرامش، شادی و احترام، خود شمایید، خود ماییم.
دوشنبه 11 خرداد 1394 09:43
چند روز مانده به عید، حال و هوای عید بر روز مرگی ها غلبه می کنه. اگه دقت کرده باشید، همه به هم لبخند می زنند، آروم تر هستند، هرچند شلوغ و پر جنب و جوش و گاها با عجله به دنبال کارهای عقب افتاده... مهربانی در این روزها کمی پررنگ تر می شود،.... این حال و هوا خیلی خوب است. حالا که این حال و هوا خیلی خوب است، چرا بقیه...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 11 خرداد 1394 09:43
گاهی وقت ها دقایق طولانی کتابی را که میخوانم ورق نمی زنم...
-
نوروز همتون شاد
دوشنبه 11 خرداد 1394 09:43
ابر و آسمان و بارون و آفتاب و درخت و شکوفه و گل و نسیم و عیدی و آجیل و میوه و فیلم سینمایی و مسافرت و میهمانی و .... نوروز همتون پیروز شاد باشید
-
مرسی که هستی
دوشنبه 11 خرداد 1394 09:42
مرا بشنو از دور دلم می خواهدت هر روز با آواز دلم می خواندت می گویمت به باد باد می نالدت می ریزمت به ابر ابر می باردت ابرهای سبز سبزهای دور کوههای سخت های عشق آی عشق.... مرسی بابت این همه خوبی. مرسی که از اون ور دنیا امروز صبح منو ساختی. با اینکه روز تو شب منه و شب تو روز من، روز منو ساختی. با همین شعر، با همین...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 11 خرداد 1394 09:42
یه چیزی، یه جوری، یه جایی خالیه
-
باران
دوشنبه 11 خرداد 1394 09:42
کاش می دانستی، باران! باران کاش می دانستی که برای همه ی درد های من بهانه ی تازه شدنی باران من.....فقط وقتی تو می باری، برگهای سرگردان آرام می گیرند...کاش می دانستی ببار و بریز و ببر با خود...ببار و پاکم کن....ببار و بگذار همراه تو ببارم ببار تا با ترانه هایت همصدا شوم....
-
دیروز امروز فردا
دوشنبه 11 خرداد 1394 09:41
اسفند ماه که میشه خیلی غصم میگیره، نمیدونم چرا. یعنی میدونم چرا...اما نمیدونم چرا. وقتی قرار نیست کسی باشه که بفهمه...بهتره ازش بگذریم... خب..... امروز دو جلسه دو ساعته (از 8 تا 10 و از 10 تا 12) داشتم که به میمنت قطع شدن سروری که کار ما در آن جلسه ها را راه می انداخت، کنسل شد. گفتیم حالا که چند ساعتی وقت از آسمون...
-
ولنتاین یا سپندارمزگان...؟ ج: هیچکدام!
دوشنبه 11 خرداد 1394 09:40
درود بر جوانان آریایی و آریایی نژاد این کهن مرز و بوم در این روزها که همهمه ی ولنتاین و سپندارمزگان در میان جوانان پیشین و پسین برپا است، هنگامهه ای یافتم تا در این باره نوشتاری از موبد اردشیر خورشیدیان که در هفته نامه خبری فرهنگی امرداد به تاریخ 25 بهمن 1393 خورشیدی برابر با اورمزد اسفندماه 3752 زرتشتی چاپ شده را در...
-
مهربانی
دوشنبه 11 خرداد 1394 09:39
مهر بانی که فقط مهربانی نیست مهربانی فقط اندیشه ای چو آفتاب میخواهد آسمانش همیشه صاف است ابری نیست مهربانی وقت دلتنگی اش زیباست
-
مبهم
دوشنبه 11 خرداد 1394 09:39
رفته بودی خبر از آرامش آسمان بیاوری، گفته بودی بر می گردی، میگفتی من دوست تو هستم، "دوست" واژه ی کمی نیست، خود تو بودی که اهمیتش را نشانم دادی، این تو بودی که قداستش را برایم معنی کردی، آرامش خود را بر بی قراری هایم ترجیح دادی...تو که میدانستی آرامشت آرزویم بود....نمی پرسم چرا. نمیگویم چرا...تناقض...با توجه...
-
وقت طلاست
دوشنبه 11 خرداد 1394 09:39
از آنجا که وقت طلاست، ملاحظات اقتصادی ایجاب میکند تمام خانه هایی که بساز و بفروشها ساخته اند، همه ی کارخانه های تولیدی و مغازه های خوار و بار فروشی، مدام با حداکثر سرعت در حرکت باشند، تا از رقیبانشان پیشی بگیرند. این ساختمانها به موتورهای رانشی غول پیکری مجهز هستند و هرگز آرام نمی گیرند. موتورها و میل لنگ ها، بسیار...
-
ارزشمند
دوشنبه 11 خرداد 1394 09:38
مدتهاست که میخواهم مطلب جدید بنویسم اما مشغله این روزها اجازه نمیداد. تا اینکه امروز این فرصت ایجاد شد. مدتی پیش در یک کارگاه آموزشی در خصوص یکی از سیستمهایی که در محل کار داریم شرکت کردم، بخشهایی از آن که به مباحث خلاقیت و یادگیری بود خیلی جالب بود و دوست داشتم که این مطالب را برای دوستانم در اینجا به اشتراک بگذارم....